بــا دیدن بعضی صحنـه ها
نـه حق داری داد بزنـی
نـه حق داری گلـه کنـی
چــون دیگـه هـیچ ربطـی بـه تو نـداره
با دیدن بعضـی صحنـه ها فقط خـرد میشـی
مثل دیدن " اون " بـا یکـی دیگـه
مثل استشمام بوی عطرش رو تـن یکـی دیگـه
یا بعضـی صحنه ها
مثـل ...
سفیـــد شـدن دونـه دونـه از موهات ...
با دیدن بعضـی صحنـه ها فقط بـاید اشـک ریخـت
وقتی تو نیستی........
چقدر دلتنگ میشوم
گاهی خیلی زیاد
واین دلتنگی مبردم تا یک ترس همیشگی
ترسی که نکند این دلتنگی ها
همیشگی شود
هـــر چـــه مـــی نــگــرم
هــمــه جــهــان
در چـشـم تــــــــــوسـت
یکـی بیـایـد دوبـاره
منظومـه شـمسـی را بـرای من
تـعـریـفـــ کنـد …
گاهی وسط یک خیابان
سردت می شود ،
بغض می کنی
نفست می گیرد
فقط
.
.
.
برای دیدن کسی
که پیراهنش شبیه او بوده !