بـازگشـتی در کـار نیـست ...
یـک بـار کـه بـروی ، بـرای هـمـه ی عمــر رفتـه ای
حـتی اگـر بـرگـردی ، دیـگر " او " نـیستـی ...
کـافیسـت جـای زخـمت را بـلد بـاشنـد ،
از اعـلاتـریـن نـمک بـرایـت مـرحــم مـیسازنـد ...
هـمان هـایی کـه تـا دیــروز بـرایشـان از جــان مـایـه می گذاشتـی !!!
ﭼـﻴـﺰی ﺷﺒﻴـﻪ ﻣـﻌﺠـﺰﻩ ﺍﺳـﺖ
ﮐـﻪ ﺷﺐ هـایـم " ﺑـﻪ ﺧـﻴـﺮ " ﻣـی ﮔـﺬﺭنـد
ﺑـی ﺁﻧـﮑﻪ ﮐـسی " ﺷـﺐ بـخـﻴـﺮ " ﺑـﮕﻮﻳـﺪ !.
شـب کـه میـشود ...
نــبـودن هـایـت را
زیـر بـالـشـم مـیـگـذارم
و شجـاعـتـم را زیـر سـوال مـیـبـرم ...!
دوام مـی آورم تـا فـردا ؟
دروغ بـه خـوردمـان دادنـد دیــروزی هـا ...
امــروز دلـღـی بــه دلـღـی راه نـدارد !
بغـ ـل کـن زانــویت را " مـحکــم " ؛
امشبــ ـ ـ را هــم بـا " بغــ✘ــض " بخوابـ ـ ـ ...