خدایا
”تنها” نگذار،
دلی را که هیچکس
”دردش” را نمیفهمد........
سارا
جمعه 13 تیر 1393 ساعت 13:06
به تـــــو که فکـر میکنـم مورچـه ها دورم جمع مـی شـونـد....
"رویایت هــم شیرین است!"..
سارا
جمعه 13 تیر 1393 ساعت 13:05
حتی دیگر نمی خواهم آرزویت باشم
آرزو می کنم "او"
آرزوی تو باشد
و آرزوی او
"دیگری"
سارا
جمعه 13 تیر 1393 ساعت 13:05
در لابه لای دلشوره ها و ترس هایم ،
لب پرتگاه ایستاده ام ...
می دانم دستانم را نمی گیری ...
فقط محض رضای خدا..... پرتم نکن ...!!!
سارا
جمعه 13 تیر 1393 ساعت 13:04
اگه یه روز یکی دلتـو شکست صداشـو درنیار ...
یه روز دلش میشکنه .... .... .... .. . صــداش درمیاد ! !
سارا
جمعه 13 تیر 1393 ساعت 13:03