قبول نیست چشمانت را زمین بگذار بیا دست خالی بجنگیم بی سلاح!!!!!!!!
به کجای هستی داری منزل ؟کنار که هستی ؟ شادی یا غمگین ؟ آیا تو هم مثل من بیتابی ؟ مثل من بی جانی ؟ من تو را نمیبینم ! آیا تو مرا میبینی ؟ چشمان من ملتمس دیدن توست ! گوشهایم در جستجوی آهنگ صدای توست ! مرا تحمل تا به کی ؟ بی تو مردم ! میگویند تو رفتی ! آیا موقع رفتن اشکهای مر ا دیدی ؟ بگو آیا صدای فریا د بمان مرا شنیدی ؟ باور ندارم رفتنت را بی تو بودن را ! هیچ گاه نمیدانستم روزی فرا خواهد رسید که اجازه دیدن تو ر ا نداشته باشم و محتاج صدای پای قاصدی باشم که خبر از تو آورد ! نیستی که ببینی بی تو پر پر زدنم را ! مرا به حال چه کسی رها کردی ؟ چگونه دل بریدی ؟ بدان خسته ام بی تو ! خیلی زود در قاب خاطره ی دل نشستی ! همه گویند تو خاطره ای و یادی ست از تو برای من ! باید بگویم تا نفس دارم و از نفس افتم و تا وجودی از وجودم را خداوند یکتا باقی گذارد هرگز تو را فراموش نخواهم کرد و هر گاه نام تو را می شنوم تمام وجودم در هر لحظه خواهد مرد ! تو همیشه هستی کنار من...
به کجای هستی داری منزل ؟
کنار که هستی ؟
شادی یا غمگین ؟
آیا تو هم مثل من بیتابی ؟
مثل من بی جانی ؟
من تو را نمیبینم !
آیا تو مرا میبینی ؟
چشمان من ملتمس دیدن توست !
گوشهایم در جستجوی آهنگ صدای توست !
مرا تحمل تا به کی ؟
بی تو مردم !
میگویند تو رفتی !
آیا موقع رفتن اشکهای مر ا دیدی ؟
بگو آیا صدای فریا د بمان مرا شنیدی ؟
باور ندارم رفتنت را بی تو بودن را !
هیچ گاه نمیدانستم روزی فرا خواهد رسید
که اجازه دیدن تو ر ا نداشته باشم
و محتاج صدای پای قاصدی باشم
که خبر از تو آورد !
نیستی که ببینی بی تو پر پر زدنم را !
مرا به حال چه کسی رها کردی ؟
چگونه دل بریدی ؟
بدان خسته ام بی تو !
خیلی زود در قاب خاطره ی دل نشستی !
همه گویند تو خاطره ای و
یادی ست از تو برای من !
باید بگویم تا نفس دارم و از نفس افتم
و تا وجودی از وجودم را خداوند یکتا باقی گذارد
هرگز تو را فراموش نخواهم کرد و
هر گاه نام تو را می شنوم
تمام وجودم در هر لحظه خواهد مرد !
تو همیشه هستی کنار من...